مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی در طوس
شاهنامه فردوسی (Book of Kings) مجموعه ارزشمندی است که علاوه بر ادبیات فارسی می تواند در سایر زمینه ها بعنوان مرجع مورد استفاده قرا گیرد، یکی از این زمینه ها موسیقی می باشد. از زاویه های متفاوتی در محدوده موسیقی می توان شاهنامه فردوسی را کالبد شکافی کرد که شاید جالبترین آنها استخراج ادوات موسیقی و کاربرد آنها در زمان حیات فردوسی بوده است.
وجود و تکرار بسیار زیاد نام ادوات و اصطلاحات مربوط به موسیقی در شاهنامه بیانگر آشنایی کامل فرودسی با سازها و موسیقی زمان خود بوده است. فردوسی آنچنان با مهارت و استادی به توصیف موسیقی در جشن ها، مراسم سوگواری، نبردها و ... پرداخته که گویی او خوب می دانسته که از کدام ساز باید در کدام مراسم استفاده شود. بعنوان مثال شاهنامه میتواند مرجع موثقی برای تشخیص و تحلیل وضعیت موسیقی در زمان سامانیان و بخصوص قبل از ورود اعراب به ایران مورد استفاده قرار گیرد. به مواردی چند از این اصطلاحات توجه کنید.
آوا یا آواز: طبیعی ترین وسیله اجرای موسیقی خواندن آواز می باشد. در شاهنامه فردوسی آواز به معانی مختلفی ازجمله خوانندگی، آوازخوانی، ترانه، نوا، صدای ساز، همهمه و ... بکار برده شده است. به این مثالها دقت کنید :
1- |
به چنگ اندرون خنجر آبگون |
|
دهن پر ز آواز و دل پر ز خون |
2- |
به آواز ایشان شهنشاه جام |
|
ز باده تهی کرد و شد شاد کام |
3- |
بخندید و آنگه فغان برکشید |
|
طلایه چو آواز رستم شنید |
نوازندگان موسیقی در میناتور ایران
بربت : سازی است با کاسه ای بزرگ و دسته کوتاه که در کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و برخی کشورهای اروپایی از آن استفاده میشود. معمولا" دو نام بربت و عود با یکدیگر بکار میرود اما واقعیت آن است که این دو ساز با هم تفاوت هایی دارند، بعنوان مثال روی شکم عود از چوب و روی شکم بربت از پوست پوشیده شده است. روایتهای زیادی هست که نشان میدهد عود سازی است که اعراب از روی بربت ایرانی ساخته اند. در شاهنامه از بربت بعنوان سازی که صدایی نافذ دارد و حزن انگیز است بیشتر استفاده شده است به این ابیات دقت کنید :
1- |
چو من دست کردم به بربت دراز |
|
سرشکش ز دیده برون راند راز |
2- |
چو نومید برگشت از آن بارگاه |
|
ابا بربت آمد سوی باغ شاه |
3- |
که برگیر بربت نوایی بزن |
|
فغانی درافکن ابر جان من |
چنگ یا سنگ : همان هارپ یا لیر می باشد که از دیرباز نقاشی های آن برری دیوارها و سنگ نوشته های تمدن های بابل و آشور وجود داشته است. نقش برجسته های دوران ساسانی در طاق بستان دو صحنه شکار که در آن عده ای در حال نواختن چنگ هستند را نمایش میدهد. در شاهنامه از چنگ برای بزم ها استفاده میشود و اغلب نوازنده های آن را زنان تشکیل میدهند، مثالهای زیادی از این موارد را می توان در آثار مینیاتور ایرانی نیز مشاهده کرد که در آن زنان در حال نواختن چنگ هستند.
1- |
سراینده این غزل ساز کرد |
|
دف و چنگ و نی را هم آواز کرد |
2- |
از او شاد شد جان افراسیاب |
|
می روشن آورد و چنگ رباب |
3- |
زن چنگ زن، چنگ در برگرفت |
|
نخستین خروش مغان برگرفت |
Akb@r.Hemm@ti ::: دوشنبه 86/4/11::: ساعت 8:30 عصر